Amir Azarkhosh

Do Rahi

سرت رو تکیه میدی رویه شونم
نمیفهمی که من وابسته میشم
من احساسم به عقلم زور میگه
دارم از این دو راهی خسته میشم
بهم میریزه بغضم با نگاهت
بهم میریزه و بی تاب میشم
تنم آتیش میگیره از عشقت
تو گرمای نگاهت آب میشم
تا وقتی تکیه گاهت شونه هامه
دلم از هیچ غمی داغون نمیشه
یه جوری عاشقم کرده نگاهت
که هر کاری کنم پنهون نمیشه
تا وقتی تکیه گاهت شونه هامه
دلم از هیچ غمی داغون نمیشه
یه جوری عاشقم کرده نگاهت
که هر کاری کنم پنهون نمیشه
زمینی بودم اما اون نگاهت
دلمو آسمونی کرده انگار
یه مدت بود با عشق قهر بودم
چشات پا در میونی کرده انگار
دلی که رو به راهش کرده بودم
از این سینه جدا کردم دوباره
میگفتم دل سپردن اشتباهه
میدونم اشتباه کردم دوباره
تا وقتی تکیه گاهت شونه هامه
دلم از هیچ غمی داغون نمیشه
یه جوری عاشقم کرده نگاهت
که هر کاری کنم پنهون نمیشه
تا وقتی تکیه گاهت شونه هامه
دلم از هیچ غمی داغون نمیشه
یه جوری عاشقم کرده نگاهت
که هر کاری کنم پنهون نمیشه