چقدر ضربه خوردم من از کار خود
که دل بسته بودم به هیچ و به پوچ
چه تنها شدم من در این ازدهام
باید تن میدادم به دستان پوچ
من که به هیچ و پوچ دل بسته ام
من خسته ام خسته ام خسته ام
میروم میروم میروم
بلکه از تیرگی رد شوم
مگر در شب شهر غم
که ماهی نمانده به بام دلم
نخواند مرا کس به رسم وفا
بماند که چه ای دل غافلم
من که به هیچ و پوچ دل بسته ام
من خسته ام خسته ام خسته ام
میروم میروم میروم
بلکه از تیرگی رد شوم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music