جانم بسوخت از رفتنت آتش گرفته آشیانم
بعد از تو من بی بال و پرم در آرزوی آسمانم
دنیای من ویرانه شد ویرانه که ماندن ندارد
شعری شدم بعد از تو که غمگینم و خواندن ندارد
ابر بی بارانم بی تو گویی روح رفته دیگر از جانم
بی تو محکومم به تنهایی بی تو فرق روز و شب دیگر نمیدانم
شاید همینجا برایم نقطه پایان دنیاست
تو را دیدن برایم خواب و رویاست
رسید آن لحظه تلخ جدایی
ای وای بر من هزاران زخم بر جانم نشسته
گلویم پر شد از بغضی شکسته
تو رفتی و نمیدانم کجایی
ابر بی بارانم بی تو گویی روح رفته دیگر از جانم
بی تو محکومم به تنهایی بی تو فرق روز و شب دیگر نمیدانم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music