هم عاقبت مردم کاشانه به دوشم
من گام و گذر را به رسیدن نفروشم
من صورت ماتی که به آیینه نیاید
شعری که نه دیوانه نه فرزانه درآید
صدایم بزن که شاید زمستان من سرآید
مرا زنده کن به تابیدنی که تنها ز رویت برآید
صدایم بزن که بی تو فروخفته در سکوتم
به بال و پری نجاتم بده که من روبرو با سقوطم
سرتاسر این بحر پراکنده سراب است
حال قمر و شمس و زمین بی تو خراب است
حتی اگر اندوه تو در سینه بریزم
رسوا تر از آنم که به آیینه گریزم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music