شب که میرسد از کرانه ها
به آسمان بی کرانه
نیمه جان و تن آسمان و شب
منو غریبه یک شبانه
دوری مکن از آشیانم
ای یاد تو چراغ خانه ام
بیا ببین که با غمت به گفتگویم
خیال تو چه شاهدان به پیش رویم
شب پر از هوای تو
غم نشسته جای تو
من به اشک دیده غرقم و سپیده
بدان من افق دمیده
ناگه آن هوایت یاد آشنایت
سترده اشک من ز دیده
تو بپرس قصه های شب مرا
شعله تب مرا از آسمان بی ستاره
تا تمام دل تو را
جمله آب و گل تو را به شرر افکند
پس از آن دست سرد من و دعا
پرکشیده سوی خدا
که ناگهان از آن شراره
ای خجسته سحر من
ناشکسته گوهر من
دل تو نشکند
باز منو شبیم و آسمان
میان تو چو شاهدان به پیش رویت
باز حریف باوفا غمت
بیا ببین که با غمت به گفتگویم
من نشسته با غمت با غم دمادمت
هم سخن مینوشد هم سخن سراید
غمت به گوش و من سرایم
گاهی از صفایت گاهی از وفایت
برای غم سخن سرایم
شب که میرسد از کرانه ها
به آسمان بی کرانه
نیمه جان و تن آسمان و شب
منو غریبه یک شبانه
دوری مکن از آشیانم
ای یاد تو چراغ خانه ام
بیا ببین که با غمت به گفتگویم
خیال تو چه شاهدان به پیش رویم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2025
The best Persian and Iranian music