اگرچه عمر این دوری زیاده
برای دیدنت، امیدوارم
می دونم خیلی از تو دورم، اما
تو یک روز می رسی، من شک ندارم
تو یک روز می رسی و هر پرنده
دوباره عاشق پرواز می شه
به پایان می رسه دوریت و دنیا
از این پایان خوش، آغاز می شه
تویی که دست های مهربونت
به هیچ دستی جواب رد نمی ده
نگو اونقدر تلخه سرنوشتم
که دیدارت به عمرم قد نمی ده
می دونم گریه ی شبامو دیدی
اینم می دونم، این شب ماه داره
از عطر سیب سرخ جمعه پیداست
دل من به دل تو راه داره
به دلتنگیم قسم، ندیدن تو
واسه من بدتره از کور بودن
پریشونم از این بغض نفس گیر
گلایه دارم از این دور بودن
تویی که دستای مهربونت
به هیچ دستی جواب رد نمی ده
نگو اینقدر تلخه سرنوشتم
که دیدارت به عمرم قد نمی ده