رسیدی وقت تقسیم
گل و بارون و آزادی
سفر رو دست به سر کردی
تو قلب قصه افتادی
رسیدی موندی تا چشمات
دلیل جرات من شه
شروع و نقطه ی پایان
به حرف من معین شه
من از دلواپسی پرپر
تو مشت خواب و خاکستر
کلافه از شب و ترس و
اسیر و گیج و ناباور
رسیدی تا درا واشن
به ریتم و کوک بی وسواس
رسیدی تا دلم واشه
از این دنیای با احساس
چقدر خوش خاطره س اسمت
که اینقدر حال من خوبه
کنار عطر لبخندت
نه دلشوره س نه آشوبه
خیالت راحت از من که
دیگه برگشتم از درد و
کسی این جور من و عاشق
ندیده بوده قبل از تو
خیالت راحت از قصه
که پاییزش ورق خورده
به یمن بودنت عشق
نتو فصل تازه آورده
رسیدی وقت تقسیم
گل و بارون و آزادی
سفر رو دست به سر کردی
تو قلب قصه افتادی
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music