با یاد من غریبه ی چترتو وا کن و بیا
تا ببینیم همدیگه رو تو بارش فاصله ها
هیچ عاشقی تو بارونا به گریه محکوم نمیشه
وقتی که آسمون تره گریه ها معلوم نمیشه
بستگی داره تا کجا به خونه عادت بکنی
برای گریه کردنت به شونه عادت بکنی
من وببر که معنی سقف و حیات و بدونم
من و ببر به جایی که قدر نگاتو بدونم
به جای تو فاصله رو میشینم و مینشونم
شبای بی حوصله رو میشمرم و میسوزونم
من و ببر که این روزا خواسته وبالمون شده
گفتن یه دوست دارم کار محالمون شده
به قصد من نگاه نکن نگاه نکن که آب میشم
من خود پیری توام میریزم و خراب میشم