ترمه پوش نازک اندامی که هر شب مست بود
آبی چشمان او با آسمان همدست بود
میخرامید از میان کوچه ها بی واهمه
نسخه ویرانیم بر دامنش پیوست بود
او رها چون بادهای هرزه میرقصید و دل
در خم گیسوی نستعلیقی اش پابست بود
شور شیدایی تمام شهر را پر کرده بود
رهگذارش دیده تا میدید پا و دست بود
شور شیدایی تمام شهر را پر کرده بود
رهگذارش دیده تا میدید پا و دست بود
گر چه دل دادم ولی دیوانه تر میخواستم
او که تلفیقی ز هر چه خوب و زیبا هست بود
یک شبی رفتو مرا با خاطراتم جا گذاشت
لیک میدانم که عشقش ارتفاعی پست بود
شور شیدایی تمام شهر را پر کرده بود
رهگذارش دیده تا میدید پا و دست بود
شور شیدایی تمام شهر را پر کرده بود
رهگذارش دیده تا میدید پا و دست بود
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music