پشت پنجره نشستم کوچه خیس زیر بارون
دیگه از رو تن کوچه پاک شدن رد پاهامون
آسمون سرخو مه آلود مثل اونکه دیدی تو خواب
آرزویی که به باد رفت با طلوع نور مهتاب
یه روزی آرزو داشتی زیر بارون با تو باشم
چترمو ببندم آروم توی آغوش تو جاشم
با طلوع نور مهتاب هرچی بود رفته بود از یاد
حالا من موندمو یاد آرزوی رفته بر باد
اشک من میاد رو گونم مثل بارون روی شیشه
خاطراتت توی ذهنم جون میگیره زنده میشه
میرم از خونه که شاید با خیالت هم قدم شم
شاید اینجوری بتونم مرحم زخم دلم شم
یه روزی آرزو داشتی زیر بارون با تو باشم
چترمو ببندم آروم توی آغوش تو جاشم
با طلوع نور مهتاب هرچی بود رفته بود از یاد
حالا من موندمو یاد آرزوی رفته بر باد
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music