ساده دل نازنین گلی به خونه داشتم
بوته ی گل نازی به آشیونه داشتم
ساده دل نازنین گلی به خونه داشتم
بوته ی گل نازی به آشیونه داشتم
وقتی دور از او بودم دل بی تابه او بود
شبها خونه ام روشن از مهتاب او بود
همه ی هستی من عشق ناب او بود
همه دنیای من بود آرزوهای من بود
توی دنیا پناه دل تنهای من بود
اگه درد دلی داشتم نگاشته های من بود
ساده دل نازنین گلی به خونه داشتم
بوته ی گل نازی به آشیونه داشتم
نه کسی به ما نظر زد نه گناه از کسی سر زد
گل من پرنده ای بود و اومد و دوباره پر زد
نه حسادت آتیش به پا کرد نه کسی جادو به ما کرد
چراغ آشیونم رو سفر ازم جدا کرد
کجا رفت اون مرغ مهاجر کجا رفت اون عشق مسافر
کجا رفت اون شادی جونم که با اون رفت تاب و توونم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music