تک درختی ساده بودم
گوشه ی یه باغ بی برگ
یه درخت بی پر و بال
کنار یه تیکه ی سنگ
غم تنهایی چشیدم
همه سایه هام و چیدن
اما جز یه یادگاری
چیزی از تنم ندیدن
نه دلی به حال من سوخت
نه کسی چشم به دلم دوخت
هرکی زد تبر به جونم
دشتی با چوبای من سوخت
نه یه برگی مونده پیشم
نه یه گل واسه نیازم
تنهایی موندم و این سنگ
با دل پر رمز و رازم
خورشید برگام و سوزونده
سایه رو زمین نشونده
روی دستای خمیدم
جای دستای تو مونده
یادگاریت رو تنم موند
برگام و عشق تو سوزوند
تویی اون خورشید بی رحم
جای عشقت رو زمین موند
نه دلی به حال من سوخت
نه کسی چشم به دلم دوخت
هرکی زد تبر به جونم
دشتی با چوبای من سوخت
نه یه برگی مونده پیشم
نه یه گل واسه نیازم
تنهایی موندم و این سنگ
با دل پر رمز و رازم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music