گذاشتم من عکست رو باز پیشِ روم
که یادم نره ترک کردی منو
تا گفتم برو رفتی از پیش من
همین یک دفه درک کردی منو
مرور یه دنیا پر از خاطره
یه عکسی که چیزی نمیگه به من
یه شمع امشب و برده زیر سوال
میخواد کم نیاره تو این سوختن
میسوزم من از سردیِ این نگاه
که به اشکهام بیتفاوت شده
شکستی بتی که خودت ساختی
حالا کی برای دلت بت شده
یه دنیا که آبستن از غصهاست
چه بی وقفه داره صدام میزنه
غباری که رو عکسهایِ توئه
تلنگر به تنهاییام میزنه
چشام بی تو محکومه بیداریِ
جهان بی من امشب پر از خواب شد
تو فکرِ تو بودم رسیدم به صبح
کنار من این شمع عم آب شد
میسوزم من از سردیِ این نگاه
که به اشکهام بیتفاوت شده
شکستی بتی که خودت ساختی
حالا کی برای دلت بت شده
توهم حواسِ من و پرت کرد
یه لحظه تورو دیدمت توی خواب
مثل تشنه ای که نداره امید
ولی دلخوشه باز هم به سراب
به زانو در آورده فریادمو
سکوتی که دنیامو تسخیر کرد
من و بغض از خواب بیدار کرد
چشام خوابمو اشک تعبیر کرد
میسوزم من از سردیِ این نگاه
که به اشکهام بیتفاوت شده
شکستی بتی که خودت ساختی
حالا کی برای دلت بت شده
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music