Saeed Matini

Ravani

هنوزم تو رو میشه حس کرد که
تو این خونه داری نفس می کشی
تو هستی ولی من نمی بینمت
چه خواب فشنگی چه آرامشی
هنوزم هواخواه چشم توام
هنوزم زمین گیرم از رفتنت
چه نزدیک عطر نفس های تو
ولی دوره دستای من از تنت
تو رفتی و تاریخ تکرار شد
ببین قصه ی من جهانی شده
تو این قصه لیلا تو ، مجنون منم
یه مردی که بی تو روانی شده
سرم با خیال تو گرمه هنوز
سرم گرمه اما دلم سوخته
خیال تو با من صمیمی‌ شده
نگاهم رو به عکس تو دوخته
چه جوری بدون تو عاقل بشم
یه دیوونه ام که دلش ماتمه
تو رفتی و دنیام خالی شده
بدون تو حتی بمیرم کمه
تو رفتی و تاریخ تکرار شد
ببین قصه ی من جهانی شده
تو این قصه لیلا تو ، مجنون منم
یه مردی که بی تو روانی شده
همین تابلو زندکی منه
یه مردی با چشمای تر می کشم
ببین بی تو این جرعه ی آخره
نشستم جدایی رو سر می کشم
نتو نستم اینجا نگه دارمت
خودم دیده بودم چه بی طاقتی
لباس سیاهت رو آماده کن
بدون تو مردم من لعنتی
تو رفتی و تاریخ تکرار شد
ببین قصه ی من جهانی شده
تو این قصه لیلا تو ، مجنون منم
یه مردی که بی تو روانی شده