وقتی دنیا برام حبس انفرادی بود
گرمی بغلت مثل حکم آزادی بود
من تجربه کردم بمبستو
لحظه هایی که بدتر از مرگ هستو
خورد کرد منو نزدیک ترین کسم
دلم میخواست بالا نیاد دیگه نفسم
روش حساب می کردم و دورم زد
از چشمم افتادش تا ابد
نخواستم با کسی باشم با اجبار
واسه موندنش نکردم اصرار
باز نمیشد دیگه هیچ جور این گره
دستشو ول کردم، راحت بره
بغضم شکست تو شبای تنهایی
ولی حرفمو نزدم هر جایی
دنیا خنده های منو سوزوندش
له شد دلم زیر آوار موندش
ولی زندگی بازیای خودشو داره
برا منم یه روز ورق برگشت آره…
درست وقتی که زندگی میدون جنگ بود
نگات یه موسیقی خیلی قشنگ بود
اومدی پا گذاشتی تو ویرونیام
دستامو گرفتی که بتونم بیرون بیام
با تو زخمای عمیقمو یادم رفت
هرچی دلهره داشتم دادم رفت
تو رو دوست داشتن بِم قدرت داد
چشات واقعا به دلم جرات داد
تواَم دل پری داشتی از دنیا
کم حرف میزدی راجع بش اما
من تو خشت خام خیلی چیزا دیدم
حتی از خندت غمو میفهمیدم
کشیدم دست روی ترکای قلبت
منم انرژی مثبت دادم بت
دو تا تیکه ی جدا از همِ پازل
کنار هم شدیم یه تصویر کامل
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2025
The best Persian and Iranian music