بیچارگی من از سرنوشت هست
هر روز تکرار، یک غم نوشت هست
دلم شکسته، مثل شیشه
راهی ندارم، تو این بیشه
بیچارگی، بیچارگی
توی دلم یه تاریکی
هر جا که میرم، بیدلیل
این غم من شده وکیل
دیوارهای شب، بیصدا میخندند
دستهای خسته، به دعا میبندند
چشمهای من، پر از اشک سرد
حرفی ندارم، به هیچکس نگفت
بیچارگی، بیچارگی
توی دلم یه تاریکی
هر جا که میرم، بیدلیل
این غم من شده وکیل
به کجا برم، که نبینمش
از خودم بپرسم، که چی میشه پس
دلم یه جاده، ولی بیپایان
میره به هیچجا، توی این جهان
بیچارگی، بیچارگی
توی دلم یه تاریکی
هر جا که میرم، بیدلیل
این غم من شده وکی
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2025
The best Persian and Iranian music