Hamid Farzin

N Ta Adam

ان تا ادم اومد توی زندگیم و رفتش
اما هیچکس مث تو لگد نزد ب بختش
من تورو از دل و جون میخواستم بی احساس
شاید الان نه اما پشیمون میشی به وقتش
بد بودم با همه با تو اما فرشته
دست من نیست خدا تقدیرمو بد نوشته
شایدم دل شکوندم که اینجوری تنهام
منو با تو نبینن برام خیلی زشته
دم چشمات گرم که چشمامو گریون کردی
توی ازدحام غصه ها من و حیرون کردی
یروزی جام توی بالاشهر قلبت بود
من و حالا ب شهرستان تنهایی مهمون کردی
به عکسات با هر دیدنی دلم میگیره به دوستام که زنگ میزنی دلم میگیره
اصلا بیخود و بی جهت دلم میگیره
چقدر دلگیرررره
از این حرفای الکی و کردیم تو کلکی و رفتی
یاد شبهای بی قراری روزای نداری و سختی
دم شما چشمات گرم که چشمامو گریون کردی
توی ازدحام غصه ها من و حیرون کردی
یروزی جام توی بالاشهر قلبت بود
منو حالا به شهرستان تنهایی مهمون کردی