گفتم غمت مرا کشت گفتا چه زهره دارد
غم اینقدر نداند کاخر تو یار مایی
گفتم زهر خیالی درد سر است مارا
گفتا ببر سرش را تو ذوالفقار مایی
گر نهی تو لب خود بر لب من مست شوی
آزمون کن که نه کمتر از می انگورم
ای قد و بالای تو حسرت سرو بلند
خنده نمیایدت بهر دل من بخند
هر حاصلی که دارم بی حاصل است جز تو
سیلاب عشق خود را برکار و حاصلم نه
کور و کران عالم گفت از مسیح مرهم
گفته مسیح مریم ای کور و کر برقص آ
عشق تو آورد قدح پر به هوای دل من
گفتم من می نخورم گفت برای دل من
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music