Zhivar

Ejbari

ی دوسال با سر کچل گیر ارتشم
حاجی کودک درونتو پیر مرد کرد
گیره دژبانی ک میکرد تفتیشم
منو اور گرم و آب هابی ک یخ میکرد
دوساله بگذرون حرومه عمرت
جونی جرمه برره ایو زمونه گرگه
هرچی صبور می‌شینی بالا نمیره برجت
لا اونایی ک میبینمت برق می‌کنه خشکت
سهم من از آسمون شهرم پدافند بود
اگه تلخ میگذره جونی حلالم کن
ولی مالیات جونیو پرداخت کردم
فقط کل حضورم کنارت نبودن شد
غروب پادگانو مرور خاطرات
با ی جفت پوتینی که ی بند راه میاد پایه پات
چقد مت رو دیوار موند ازم یادگار
ولی قشنگ اقامت زدیم تو خوابگاها با ساکناش
کفخوابی کردم کف مواضع اسکایگارد
زمینه هوا و بپا تا می‌کنه چشمات کار
رفتنم با خداس آمدن با خودم
ارتش طلاقم بده خستم از بودنای بلاجبار
هروز بالا میاره آمار اضافت
لا این همه آدم فروش چرا بازارت کساده
میگن سرباز زینت نظامه
دلم خیلی پره ولی میخندم تو ظاهر
هروز پامیشو هروز ی داستان
هروز 2,4 باید شیفت بگیری پاسدار
دیگه نمی‌کشه پهی اسفالت
هروز شکمو پر میکنی با جیره سازمان
اجباری اجباری اجباری اجباری
همه روزا تکراری
ساعتارو بشماری
ی روز تمومه همه قدمای اجباری
طعم قشنگ چرت سر‌ شیفت
دفترچه پیچو شپشای ته جیب
دو برگو شیرینی ترخیص
گذر عمره میکرد مو به تن سیخ
ولی گذشته خاطرش مونده
باید از همه چیت دور شیو غرورت خورد شده
شروع از من غرق گناه بگیر
تا از تو نرسیده آزار ب مورچه
چیریکای وطن بتن لباس غیرت
قانونیش نمیره کیه کنه اضافه خدمت
رفاقتایی که ندارم قیمت
طعم تو مخی ک قانونی نداره پیگرد
همه اتوکش امروز بازدید امیره
فرنچ نکشو ولتاژی فشار قویه
حرفایی که فقط قلم میدونه
جونی که جونیشو کفن می‌کنه
هروز بالا میاره آمار اضافت
لا این همه آدم فروش چرا بازارت کساده
میگن سرباز زینت نظامه
دلم خیلی پره ولی میخندم تو ظاهر
هروز پامیشو هروز ی داستان
هروز 2,4 باید شیفت بگیری پاسدار
دیگه نمی‌کشه پهی اسفالت
هروز شکمو پر میکنی با جیره سازمان
اجباری اجباری اجباری اجباری
همه روزا تکراری
ساعتارو بشماری
ی روز تمومه همه قدمای اجباری