Farbod Safavi

Nemibakhsham

چه قدر ساده بود رابطه بین ما
چه فوق العاده بود عشقمون عین ماه
چشامو نم زده ،دلم برات پرزده
انگاری شهر قلبم و یه قرن جنگ زده
گفتی میری که برنگردی
میدونستم میری ولی برمیگردی
میخوای خسته بشم
ازت دست بکشم
رفیق نیمه راهم بودی از اولشم
بیرون بارونه،دلم تنگه برات
یه زندگیه وارونه،میبینی ساختی برام
یه انبار باروته،دلم آلوده به چشماته
تا بوده،این یه قانونه
من که بهت گفتم نمیبخشم
تورو بری رد شی از من
بگو چجوری رفتی اصلا
کل جونم و زخمی کردن
من که بهت گفتم نباشی دور خودم
میکشم یه خط من
دیگه درد و دل هام دفن میشه
توی قلبم
شد یه بار اصن دلت تنگ بشه برام
میخوام بعد‌تو از این حالت خلسه دربیام
کاش چشاتو یکم باز میکردی میدیدی
جونم و میدم برات مثل اولا
میزنه تند تر این نبض تو رگام
با هر ردی ازتو که کجایی با کی تو الان
میدونم زوری نمیشه عاشقی دوری نمیشه
یه بارم پشتت رو نگاه کنی که طوری نمیشه