آنانکه از جرگه احوال گلستان بدورند
ای کاش ز اطوار وفا می بستانند
ما منتظر منت یاریم ولی دوست همین جاست
ای کاش که از جاذبه برکت قدوس بدانند
او راز و نیازی است که عالم نشمارد
او ذات جهانی است که پایان نگمارد
زلفش کمند است ولی مرهم بیمار
نومید مشو از بر دیدار
دست ما نیست که می از بر جانان نستانیم
غم چشم است که از غمزه قدسی بستانیم
دم او گرم که آسان بگرفت فرصت کردار
عرض کردیم که بیابیم حرم از عصمت پندار
علم ما نیست که از خاتم خوبان بپرسیم
نکته محرم اسرار ارادت ز رخسار
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music