Qasem Ahmadi

Dokhtare Kabul

دختر کابل بانوی تحمل حبسی زیر چادر همزاد تو هر گل
عطر وجودت پیچیده سر پل آزرده دل تو پژمرده شده گل
چشمت نقش و نگاره ولی پشت حصاره
قلب مهربانت خیلی بردباره
چشمت شکل ستاره ولی پشت حصاره
بهار از گل روی تو خیلی شرمساره
دختر افغان در خانه به زندان
از فرط شقاوت رنجیده فراوان
حرم وجودش قایم به خیابان
رخسار ظریفش پوشانده حریفان
چشمت نقش و نگاره ولی پشت حصاره
قلب مهربونت خیلی بردباره
چشمت شکل ستاره ولی پشت حصاره
بهار از گل روی تو خیلی شرمساره
بری دستای در بند تو من میخوانم
بری دستای در بند تو من میخوانم
من آرزوی پرواز تو دارم
آید آنروزی که برقصی دوباره
در زندگانی آفت بسیاره آفت بسیاره آفت بسیاره
چشمت نقش و نگاره ولی پشت حصاره
قلب مهربانت خیلی بردباره
چشمت شکل ستاره ولی پشت حصاره
بهار از گل روی تو خیلی شرمساره
دختر کابل بانوی تحمل حبسی زیر چادر همزاد تو هر گل
عطر وجودت پیچیده سر پل آزرده دل تو پژمرده شده گل
دختر افغان در خانه به زندان
از فرط شقاوت رنجیده فراوان
حرم وجودش قایم به خیابان
رخسار ظریفش پوشانده حریفان
چشمت نقش و نگاره ولی پشت حصاره
قلب مهربانت خیلی بردباره
چشمت شکل ستاره ولی پشت حصاره
بهار از گل روی تو خیلی شرمساره