Soheil Salehi

Hiss

غریبه خونه وقتی اینجا نیست
اعصاب ندارم ساکت همه هیس
گله داری رو کاغذ بنویس
روانی رفتنت که چاره نیست
حق داره بره
خوب نمیتونم که جلوش مانع شم
ولی میشد فرصت بده دوباره با خواهشم
باشه دیگه سر نمیزنم حتی توی خوابشم
هر جا بره با هر کسی بازم هواخواهشم
حق داره ازم بدش بیاد بنده خدا سختشه
نخواد جلو چشم بیاد طفلی خوب حقشه
عکسامونو بسوزونه
انگاری وقتشه
واسه همیشه دلامون از هم دیگه کنده شه
حقمه تو تنهاییام بسوزمو بسازم
چه وقتایی میرقصیدش همیشه اون بسازم .
حقمه مه با رفتنش زندکیمو ببازم
یوقتایی تند میرمو تخت گاز میگازم
اصلا هر چی تو بگی برگرد خوب
تو نبودت خال من بدتر شد
پاشیدم لش شدم تو پقت کارم پست میز
هر کسی ز میزنه میگم بگید خونه نیست
نمیخوام باز سرتو درد بیارم
از اینکه طفره برم دروغ بگم بیزارم
ولی ی چیز بگم هنوز بهت علاقه دارم
نمیتونم واسه ی روز تو رو کنار بزارم
دوس دارم که تکرار بشه خاطره شماله
همون روزی که دوس شدیم دادم بهت شماره
تقصیر تو نیست این
منم همش خرابم تو هم یکم کوتاه بیا فرشته نجاتم