چون است حال بستان ای باد نو بهاری
کز بلبلان بر آمد فریاد بی قراری
گل نسبتی ندارد با روی دل فریبت
تو در میان گل ها چون گل میان خاری
ای گنج نوش دارو بر فصل ما گذر کن
مرحم به دست و ما را مجروح می گذاری
ای زلف تو کمندی ابروی تو کمانی
ای قامت تو سروی ای روی تو بهاری
دریاب عاشقان را که افزون کند صفا را
بشنو تو این سخن را که این یادگار داری
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music