متن ترانه همایون شجریان و تهمورس پورنظری به نام شتک
شتک زده است به خورشید، خونِ بسیاران
بر آسمان که شنیده است از زمین باران؟
دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز
به نیزهها که بریدندشان ز نیزاران
نسیم نیست، نه! بیم است، بیمِ دار شدن
که لرزه میفکند بر تن سپیداران
سراب امن و امان است این، نه امن و امان
که ره زده است فریبش به باورِ یاران
چو چاهِ ریخته آوار میشوم بر خویش
که شب رسیده و ویرانترند بیماران
برای من سخن از من مگو به دلجویی
مگیر آینه در پیش ز خویش بیزاران
کجا به سنگرس دیو و سنگبارانش
در آبگینه حصاری شوند هشیاران؟
شتک زده است به خورشید، خونِ بسیاران