گفتم ای دوست ندانم چه کنم
آتش افتاده به جانم چه کنم
کائناتی ست سرو سینه من
سینه ام را ندرانم چه کنم
دل من نیز به تنگ آمده است
خود من نیز چنانم چه کنم
سر به صحرا زده دیوانه شدم
ندهد خط امانم چه کنم
همه از شیون من می خندند
باز شرمنده آنم چه کنم
های وهویی که رسد از من نیست
او گذارد به زبانم چه کنم
هاتفی گفت بخوان می دانی
من نخواهم که بخوانم چه کنم
کودکان سنگ به دیوانه زنند
بزنیدم نگرانم چه کنم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2025
The best Persian and Iranian music