میترسوم از این کشور خوسیده خوشبخت
بیدار بشوم این طرف مرز نباشی
تو خوو زمین باشوم و بارونی و گندم
بیدار شوم اما تو کشاورز نباشی
میترسوم از اینجا بری و خونه بورومبه
له شم تو به معماری آوار بخندی
آواره بشم مملکتم دست تو باشه
هیهات اگر ارتش موهاته نبندی
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
میترسم از اون لحظه که دیوونه نباشی
هی پست کنم عمر عزیزم در خونهات
یک عمر کسی در بزنه خونه نباشی
ایجاد شدی در بدنم مثل یه بحران
بحران شدوم از بوسه ایجاد شونده
پایان غمانگیز خودوم منتظرم هست
میترسم از این لحظه فرهاد شونده
افسار پریشونی من دست خودوم نیست
جن رفته در این شعر در این وزن عروضی
میترسم از این حیف شدن حیف اگر تو
حتا به منه پاره شده چشم ندوزی
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
میترسم از اون لحظه که دیوونه نباشی
هی پست کنم عمر عزیزم در خونه ات
یک عمر کسی در بزنه خونه نباشی
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music