ای کاروان
ای ساربان لیالی من کجا میبری
با بردن لیالی من جان و دل مرا میبری
ای کاروان کجا میروی
لیالی من چرا میبری
در بستن پیمان ما
تنها گواه ما شد خدا
تا این جهان بر پا بود
این عشق ما بماند به جا
ای کاروان کجا میروی
لیالی من چرا میبری
تمامی دینم به دنیای فانی
شراره ی عشقی که شد زندگانی
به یاد یاری خوشا قطره اشکی
به سوز عشقی خوشا زندگانی
همیسشه خدایا محبت
دلها به دلها بماند بسان دل ما
که لیلی و مجنون فسانه شود
حکایت ما جاودانه شود
تو اکنون ز عشقم گریزانی
غمم را زچشمم نمیخوانی
از این غم چو حالم نمیدانی
پس از تو نمونم برای خدا
تو مرگ دلم را ببین و برو
چو طوفان سختی ز شاخه ی غم
گل هستی ام را بچین و برو
که هستم من آن تک درختی
که در پای طوفان نشسته
همه شاخه های وجودش
ز خشم طبیعت شکسته
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music