در خلوت ساکتم آوای تو بود
در این شب و ظلمتم مهتاب تو بود
به دیوارای این شهر غم عکس تو مونده
رو پلکای خسته ام رویای تو بود
یه خاطره ی محو و دور منو با خودش میبره
مثله یه شعر کهنه تو کتابم
بذر عشق توی قلب من داره جوونه میزنه
مثله نوایی تازه از گیتارم
وعده ی دیدار تو نبض لحظه هام
مونده تنها نام تو توی قصه هام
لبخند روی لبامیه نوید نو به قلبم
یه صبح پر امید به شبم
یه خاطره ی محو و دور منو با خودش میبره
مثله یه شعر کهنه تو کتابم
بذر عشق توی قلب من داره جوونه میزنه
مثله آوایی تازه از گیتارم
یه خاطره ی محو و دور منو با خودش میبره
مثله یه شعر کهنه تو کتابم
بذر عشق توی قلب من داره جوونه میزنه
مثله آوایی تازه از گیتارم