گنجشک زار و خسته
تنها رو بوم نشسته
غم تو چشای خیسش
بال و پرش شکسته
بی آشیون و لونه
مونده بی آب و دونه
خشکه گلوی ناودوون
منتظره بارونه
از تو حیاط از پنجره
داد میزنم از حنجره
گنجشکک اشی مشی
رو بوم خونمون نشین
گربه ما رحم نداره
آبرو و شرم نداره
با سیبیلای چربش
با اون زبون نرمش
یه وقت دیدی خرت کرد
چادر مرگ سرت کرد
یه وقت دیدی خرت کرد
چادر مرگ سرت کرد
گنجشک زار و خسته
تنها رو بوم نشسته
غم تو چشای خیسش
بال و پرش شکسته
بی آشیون و لونه
مونده بی آب و دونه
خشکه گلوی ناودوون
منتظره بارونه
پاشو دیگه یالا دیگه
بپر روی بوم دیگه
گنجشکک اشی مشی
بازم میگم اونجا نشین
برفم نیاد گوله میشی
شام و ناهار اون میشی
چه سیر باشه چه گشنه
صد تا پرنده کشته
یه وقت دیدی خرت کرد
چادر مرگ سرت کرد
یه وقت دیدی خرت کرد
چادر مرگ سرت