خدای ارزو های بزرگ من
عزیز موندنی تا لحظه اخر
چراغ روشن این راه سردرگم
هوای شیش صبح اول آذر
تو بارونی تر از بارون فروردین
تو قلبت سبزیه اردیبهشتی هاست
نگاهت اما دروغ و فهم فانوسه
شروع سرنوشت تلخ کشتی هاست
غروب بادبان رفته از ساحل
هوای شرجی بندر به نام توست
به نام دیگران توفان به پا کردی
ولی ارامش ساحل به کام توست
تو مردادی تردین خمای این شهری
صدات گرمای تابستونه خوزستان
تا تا قد میکشی تو ظهر این کوچه
خجالت میکشن نخل های نخلستان
من از چشم کتاب عشق تو افتادم
جنون تلخ این دفتر نگاه توست
بازم تجدید و تکرار و مرور عشق یه عالم
عصر شهریور نگاه توست
من از تو انتظار دیگه ای دارم
برام ارامش ابر های ابان باش
نمیخواد بهترین جغرافیا باشی
همین پس کوچه های تنگ تهران باش