تو شب سیاه و تارم
واسه پروانه میسوزم
با نگاه نیـــمه جونم
چشم به راهتم هنوزم
با هجوم بارش اشک
تنم از غصه میریزه
روشنی بخشه سیاهیت
خیری از چشات ندیدم
من همون شمع غریبم
که امیدمو گرفتی
زندگیمو سوختی اما
هنوز از دلم نرفتی
شمع و پروانه دروغ بود
ولی من پای تو سوختم
توی اوج بی وفاییت
زیر پاهات جون سپردم
از خدا میخوام رو بالت
خزونه غصه بیفته
تا بفهمی شمع چشمام
با چه زجری جون سپـــرده
توی گهواره ی تقدیر
رنگی از خوشی نبینی
هر کسی واست عزیزه
روی قبرش گل بچینـی
تو شب تیره و سردت
کی شبیه من میسوزه میسوزه
کاش میشد قلب سیاهت
واسه من مشکی بپوشه
شمع تو به چی فروختی
با تو ام ای پروانه ی من
خونمو از ریشه سوزوندی
زخمی که نداره مرحم
واسه تو یه عشق کهنه
گم میشه تو خواب و رویام
آخرش به پای چشمات
شمع بی پروانه جون داد
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2025
The best Persian and Iranian music