Armin Yousefi

In Eshgho Mikhaamesh

بارونیتو بردار بی چتر و بی گوشی
راهی بشیم با هم سمته فراموشی
زخمی شده این عشق زخمی که کاری شد
از چشم شور شهر باید فراری شد
مستی چشماتو بارون و شبگردی
واسم همین بسه که باورم کردی
عطر تو خوابم کرد تموم این سالها
مجنون تر از مجنون آلودتم حالا
این عشقو میخوامش با هر غم و سختی
با لمس دست تو پا میده خوشبختی
من آدمک های این شهرو بخشیدم
تو بودی که اصلاً چیزی نفهمیدم
چند روزه برگشتم از فصل دلتنگی
تو پا به پای من مردونه میجنگی
موهات که وا میشه پایان هر جنگه
نباشی یک پای این قصه میلنگه
عشق از نگات پیداست
از خنده هات پیداست
آغوش گرم تو واسم ته دنیاست
دردامونو میدی دست فراموشی
بارونیتو بردار بی چتر و بی گوشی
این عشقو میخوامش با هر غم و سختی
با لمس دست تو پا میده خوشبختی
من آدمک های این شهرو بخشیدم
تو بودی که اصلاً چیزی نفهمیدم
این عشقو میخوامش با هر غم و سختی
با لمس دست تو پا میده خوشبختی
من آدمک های این شهرو بخشیدم
تو بودی که اصلاً چیزی نفهمیدم