Farshid Amin

Hamin Emrooz

رو قاب خالی عکست
فقط اسم منو حک کن
اگه دور شدم از دستات
به زنده بودنم شک کن
که من وابسته تر می شم
توی هر ثانیه و هر روز
برام فردای تو دیره
تو رو می خوام همین امروز
همین امروز
می بینم دیگه بین من و تو
پل پیوندی نمونده
چون که آتیش غرورت
همه پل ها را سوزونده
نمیگم تقصیر من نیست
نمیگم من بی گناهم
فقط ای کاش می تونستی
بگذری از اشتباهم
قلبتو گذاشتی بین دو تا دستم
مثل یه دیوونه اونو شکستم
نفرین به این دستام
اگه تو غرورت منو نمی بخشه
بیا منو بشکن دلت خنک شه
هنوز تو رو می خوام
زنده زنده مرگو تجربه کردن
دیگه شده کارم و حالا دیگه
هردو میاد جلو چشام
واسه گریه کردن خیلی دیره
راسی راسی انگار دیگه داره میره
من موندم و غمهام
می بینم دیگه بین من و تو
پل پیوندی نمونده
چون که طوفان غرورت
همه پل ها را شکونده
قلبتو گذاشتی بین دو تا دستام
مثل یه دیوونه اونو شکستم
نفرین به این دستام
اگه تو غرورت منو نمی بخشه
بیا منو بشکن دلت خنک شه
هنوز تو رو می خوام تو رو می خوام
تو رو می خوام همین امروز
تو رو می خوام همین امروز
همین امروز همین امروز
همین امروز همین امروز
می بینم دیگه بین من و تو
پل پیوندی نمونده
چون که آتیش غرورت
همه پل ها را سوزونده