به طواف تو برفتم به درت رهم ندادند
که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی
به کدام مذهب است این به کدام ملت است این
که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی
فتنه انگیزی و خون ریزی و خلقی نگرانت
بار دیگر نکنم سجده بت های رخامی
بیم آن است دمادم که چو پروانه بسوزم
از تغابن که تو چون شمع چرا شاهد عامی
همه خوشدل آنکه مطرب بزند به تار چنگی
من از آن خوشم که چنگی بزنم به تار مویی
به کدام مذهب است این به کدام ملت است این
که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی
در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است
به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی
مژه ها و چشم یارم به نظر چنان نماید
که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی
همه شب نهاده ام سر نگران بر آستانت
که رقیب در نیاید به بهانهٔ گدایی
در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است
به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی
من از آن خوشم که چنگی بزنم به تار مویی
به طواف تو برفتم به درت رهم ندادند
که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music