لعنت به این خیابون امشب زیر بارون
قدم زدم دوباره به یاد هردوتامون
بارون زده کجایی دلم گرفت کجایی
میبینمت دوباره یا توی قصه هایی
وقتی که بارون میزنه یاد تو همراه منه
هر لحظه قلب عاشقم اسمتو فریاد میزنه
بیا ببین تموم شهر برای من یه خاطرس
بارون زدو به یاد تو دوباره بغض من شکست
اون دوتا چشم مهربونت همدم شب های من بود
دست پاک و اسمونیت مرحم زخمای من بود
بی تو مجنونم همیشه قفل قلبم وا نمیشه
بی تو بارون که بباره داغ قلبم تازه میشه