Mahdi Darvishzadeh

Lahzeye Avval

همون چند لحظه ی اول نگاتو ریختی تو خونم
دلم افتاد توی دستت تبت افتاده تو جونم
چشای تو تمومم کرد منو از نو شروع کردی
یه مرد سخت و مغرورو چجوری زیرو رو کردی
همون چند لحظه ی اول یه جورای دلم لرزید
یه حسی مثل دل بستن به تارو پود من پیچید
همون چند لحظه ی اول نگاه تو عزیزم شد
اگه کم بود اگه کوتاه واسه من همه چیزم شد
نه میدونم کجا میرم نه میفهمم که چی میگم
من از وقتی تورودیدم ببین یه آدم دیگه م
پاهام روی زمین مونده ولی انگاری رو ابرا
چه خوبه حس و حالی که قشنگه سهم یه رویا
همون چند لحظه ی اول نگاتو ریختی تو خونم
دلم افتاد توی دستت تبت افتاده تو جونم
چشای تو تمومم کرد منو از نو شروع کردی
یه مرد سخت و مغرورو چجوری زیرو رو کردی