ببین چه بی دریغ از جنون شب به صبح روشن تو کوچ میکنم
ببین که با چراغ جستجوی تو حضور سایه هارو پوچ میکنم
ببین ببین که لحظه لحظه دم به دم نفس نفس تورو مرور می کنم
نگاه کن ببین چه ساده از خودم فقط برای تو عبور می کنم
تو اومدی با تو خشک سال من به مرز های سبز تر شدن رسید
رسیدی و صدای صد ترانه بود که از گلوی زندگی به من رسید
ببین که با تو رونق سکوت من شکست و زخم خورد و مرد و دود شد
طنین لحظه های بی صدای من کنار تو بهانه ی سرود شد
منو بگیر از اضطراب اصرار از التهاب مبهم غروب ها
منو ببر به عطر خوب صبح ها به گرمیه همیشه ی جنوب ها
منو ببر به نورهای دور دور به ابتدای روشن طلوع ها
به ابتدای هر چه بود و هر چه هست به لحظه ی دمیدن شروع ها
تو اومدی با تو خشک سال من به مرز های سبز تر شدن رسید
رسیدی و صدای صد ترانه بود که از گلوی زندگی به من رسید
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music