من در این زمین به دور از
دنیای سرد خاکی در شوق یک عبورم
باران تویی هوا تو ببار در هوایت
ببار گرچه دورم بر آستان نورم
تو در این هزار و یک شب در جستجوی رویا
آینه به آینه من دریا و موج دریا
در این جهان وارون رخ در رخ تو بودم
تمام کهکشان تو تو ابر من سرودم
تنها به این هوا که از خود گذشته باشم
تو را همیشه هر جا در خود نوشته باشم
بدون ترس از این پل از مرگ بگذرم
از روزهای بی تو که جامونده پشت سرم
من در این زمین به دور از
دنیای سرد خاکی در شوق یک عبورم
باران تویی هوا تو ببار در هوایت
ببار گرچه دورم بر آستان نورم
تو در این هزار و یک شب در جستجوی رویا
آینه به آینه من دریا و موج دریا