بامداد کویر آدمای ذلیل
صورتای خونین و ذهنای کثیف
جمجمه ها رو آتیش استخونا شکسته
رو قلبای سیاهشون نفرت نشسته
سری روی داره با پاهای بریده
یکی انگشتشو بریده با دندون میجوعه
هی میگن پشیمونیم بگذر ازما
بیا آتیش رو سینمونو بنگر الله
این همه عذاب بسته صبر منم تهشه
روزو شب تو آتیشم تمومش کن دیگه بسته
قاطی آدمای بی ذاتی که گوشت همو خام میخورن
واسه رفع تشنگیشون تو دهن هم قی میکنن
اصلا محاله بشناسه مادر پسر خودشو
تو لجنزار به سر میماله یه سره گوهشو
چه انتظاری داری بشناسه پسر گلشو
منتظر فردا رهایی آتیش
فردا روز نو حالا مونده تا باقیش
فقط بایه چوب اینجا همرو میزنن
باز نمیشه تو بگی که گناهو میخرم
شبو روز بازم که همرنگه باهم
باز نکردی تو اخر به سوختن عادت
کاش میگذشتو زودتر میرفت
زجر بی حدو روزهای بی رحم
من وسط جهنمم سرب داغه تغذیم
من یه بی گناهم که حالا مرگ مغزی ام
تاوان کار نکردمه این سیخ تویه چشمم
تنم پاره پاره شدو باز نشد پلکم
حالا لب دره میکنن تشریح سیرتم
این گردن عریانمو تیغ تبر میزنن
هزاربار در روز این گردنمو میکنن
که فرداش از دوباره باز نو بشه پیرهنم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music