شب عید است سر سفره ی خالی خوابیم
مادرم زل زده به خالی یک پیمانه
همه خوابیم چرا که پدرم از شرمش
تا نخوابیم محال است بیاید خانه
عید هر سال برای منو اهل خانه
روز خوب پدری هست که دائم سفر است
حال ما را کمی امسال همه میفهمند
عید امسال برای همه روز پدر است
عید می آید اگر بر سر این سفره
شبی دست خالی پدر مظهر اعجاز شود
قلب این خانه گرفته است هوا میخواهد
عید می آید اگر پنجره ای باز شود
عید با سبزه و سیب آمده از راه ولی
بار بر شانه ی ما قد دماوند شده
جای سکه وسط سفره ی عیدم خالیست
ارزش سکه سکه در این شهر مگر چند شده
یک نفر بود که از سفره ی شامش با عشق
کوچه کوچه به یتیمان همه شب نان میداد
کاش امروز هم او بود که جای سکه
آهن تفته به امثال عقیلان میداد
عید روزیست که هر سفره پر از نان باشد
عید روزیست که ما حق کسی را نخوریم
نان در این شهر پر از خرمن گندم
حتما آنقدر هست که ما نان کسی را نبریم
که ما حق کسی را نخوریم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music