Ali Baharloo

Jo Gandomi

هربار بغض کردی من از دلشوره مردم
هربار خندیدی جهانم زیر و روو شد
هیچ وقت نفهمیدم چطور اینجا رسیدیم
که حسم از کجای این قصه شرو شد
میشه یه عمر خیره بشم تو چشمت اما
نمیشه عشقو توو نگاهت جست و جو کرد
توو زندگی همیشه یه چیزایی هست که
شاید نشه داشت اما میشه آرزو کرد
هربار که خواستم بگم دوستت دارم
قلبم پر از دلشوره و سردرگمی شد
من توو خودم ریختم تموم غصه هامو
که رنگ موهام اینجوری جوگندمی شد
دلم میخواست یه بار منو جدی بگیری
بفهمی که گاهی ازت دلگیر میشم
ببینی که می سوزم و چیزی نمیگم
ببینی دارم پای عشقت پیر میشم
اخر یه روز می فهمی که من چی کشیدم
محاله که تلاش هام بیهوده باشه
هستم ولی از غصه هام چیزی نمیگم
شاید خیالت اینجوری آسوده باشه
هربار که خواستم بگم دوستت دارم
قلبم پر از دلشوره و سردرگمی شد
من توو خودم ریختم تموم غصه هامو
که رنگ موهام اینجوری جوگندمی شد