متن ترانه ایلیا ای جی و عرفان کالبد به نام حیف نشد
خسته شدم از بس خوبتو خواستم
بعد تو نه نمیرم پیش یکی دیگه
ولی شبا زنگ میزنه و در گوشم میگه که
بدم میاد ازت نمیخوام باشی دیگه
تو زندیگمون فقط اشک های من میریزه
دیوارا خسته شدن از بس مشت خوردن
بعد تو آره منم یک گل پژمردم، پژمردم
پژمردم
حیف نبود حیف نبود نه
رابطمون حیف نبود نه
هرشب زیر چشم کبود
حیف نبود حیف نبود نه
اسمت شد روی لبم تاتو
ولی ندارم مثل قدیم حوصلتو
شب میکشم تا صبح روی سرم پتو
بهت زنگ بزنه بگه نه من نه تو
منم بگم به دنیا نمیدم خندتو
متنفرم حتی از این ساعتو
آدمایی که دوست دارن شبیه تو شن
ولی روشن نمیمونه هیچ شمعی تو شب
یه رو آرزوم بوده الان آرزوشم
من دوست نداشتم اینجا آرزو شم
حالا میزنم تو بارون از بس قدم
میدونم بعد تو دیگه پس من بدم
اصلا رگم میزنم بره بذار از این سنگی که ساختی
سنگ تر میشم سنگ تر میشم
میخواستم تاابدباشی اما تو نخواستی
میخواستم کنارم باشی اما تو نذاشتی
حیف نبود نه
حیف نبود حیف نبود نه
رابطمون حیف نبود نه
هرشب زیر چشم کبودنه
حیف نبود حیف نبود نه