شنیده بودم که وفا نداری
خیلی دلا رو زیر پات میذاری
شنیده بودم که تو فکرت اینه
یه روز بری و منو جا بذاری
باور نمیکردم و گوش ندادم
گفتم حسودن آرزوشو دارن
گفتم اگه برم از اینجا تنها
یه وقت میان دست رو دلش میذارن
موندم و سوختم با تموم کارات
با یک سری آرزو و خیالات
گفتم یه روز میفهمه و میبینه
اما دریغ اون روزا خیلی دیره
موندم و سوختم با تموم کارات
با یک سری آرزو و خیالات
گفتم یه روز میفهمه و میبینه
اما دریغ اون روزا خیلی دیره
اما دریغ اون روزا خیلی دیره
گفتم غنیمته بذار بمونه
شاید یه روز قدر منو بدونه
شاید بفهمه معنی عشقو که
هنوز دلم یکمکی جوونه
میگم خدا پس این عذاب چی میشه
این غم دوری میمونه همیشه
اون روزی که منتظری ببینیش
شاید باشه یه روزی توی پیریش
یه روزی که آفتاب باهات غریبه
شاید چشات دیگه اونو نبینه
میگن نگو قسمت نشه جدایی
این همه زجر بسم نبود الهی
این همه زجر بسم نبود الهی