تو که آسمون من بودی
رو زمين چرا نشستی
روی دستای غريبه
بال پروازت رو بستی
تو يه کهکشون نوری
توی ظلمت نگاهش
حيف تو نيست که بسوزي
پای دنياي سياهش
حيف تو که با غريبه ها باشی
حيف تو که رو دستشون رها شی
حيف که بری ديگه بي تو ميميرم
حيف که نمیشه دستاتو بگيرم
حيف تو که با غريبه ها باشي
حيف تو که رو دستشون رها شي
حيف که بری ديگه بی تو ميميرم
حيف که نمیشه دستاتو بگيرم
اون غريبه چی ميدونه
از شکوه رنگ چشمات
حيف تو نيست که بذاری
همقدم شه پای حرفات
دست سردش رو گرفتی
توی دستای نجيبت
حيف تو نيست که دستاش
بشينه عطر وجودت
حيف تو که با غريبه ها باشی
حيف تو که رو دستشون رها شی
حيف که بری ديگه بی تو ميميرم
حيف که نميشه دستاتو بگيرم
حيف تو که باغريبه ها باشی
حيف تو که رو دستشون رها شی
حيف که بری ديگه بي تو ميميرم
حيف که نميشه دستاتو بگيرم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2025
The best Persian and Iranian music