کی شود دل در بر بگیرم
دلبر بگیرم دلبر در بر بگیرم
آه
آنچنان دست از جان بشویم
جانان بجویم جانانه تربگویم
آه
چون نگاه کنم به چشمش
برق آتشینی سوز دلنشینی
میان این دل شیدا نشیند
جنون ز حال هر لیلا ببیند
پیمانه پس هر پیمانه گیرد یار
میان این دل شیدا نشیند
جنون ز حال هر لیلا ببیند
پیمانه پس هر پیمانه گیرد یار
هر طرف راهی شود دنباله شالش روم
محو رقص صد گل نایاب دامانش شوم
گونه هایش از عسل جاری شده بار دگر
گرفریبم میدهد شیرین کنم کامی دگر
گویمش بوسه ای ده آغشته به عطر زنبق
چون نسیمی که میوزد وز غرب وز شرق
روح من چنان از تن به در کن
که گر مرا باشد امیدی
دگر که از نو سر کنم این زندگانی
بی تو نمانم ای یار جانی
چشم من سنجاق مویت من بلا گردان رویت
هر نگه دور از وجودت دلبرا نازک تنا
چشم من سنجاق مویت من بلا گردان رویت
هر نگه دور از وجودت دلبرا نازک تنا
هر طرف راهی شود دنباله شالش روم
محو رقص صد گل نایاب دامانش شوم
گونه هایش از عسل جاری شده بار دگر
فریبم میدهد شیرین کنم کامی دگر
کی شود دل در بر بگیرم
دلبر بگیرم دلبر در بر بگیرم
آه
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music