شبم طی شد کسی بر در نکوبید
به بالینم چراغی کس نیفروخت
نیامد ماهتابم بر لبه بام
دلم از این همه بیگانگی سوخت
به رویه من نمیخندد امیدم
شرابه زندگی در ساغرم نیست
نه شعرم میدهد تسکین به حالم
که غیر از اشکه غم در دفترم نیست
بیا ای برگ جانم بر لب آمد
بیا در کلبه ام شوری برانگیز
بیا شمعی به بالینم بیافروز
بیا شعری به تابوتم بیاویز
دلم در سینه کوبد سر به دیوار
که این مرگ استو بر در میزند مشت
بیا ای همزبانه جاودانی
که امشبه وحشت تنهایی ام کشت
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music