مگه خواهش نکردم وقت رفتن
میدونستم دلت پابند من نیست
جوونی مو پای این درد دادم
چشات منتظر لبخند من نیست
واسه یک بار جای من نبودی
که فریادت توی سینه بمیره
دارم میفهمم از وقتی که رفتی
چرا هر شب داره بارون میگیره
برگردم تو این خونه
تو آغوشت روی کی بازه
تو چشمات وقتی بارونه
تو رو یاد کی میندازه
ببین جای هر چی که برداشتی
با گریه توی زندگیم پر شده
تا هر کی نفهمه که تنها شدم
یه عمره که کارم تظاهر شده
میبینی دنیام تو خالیه
یه دریا با این گریه ها ساختم
که هر چی بدهکاری به عشق من
بهاشو به تنهایی پرداختم