برادر وقتی رفت جبهه لبش خندون بود ولی پشته خندیدنش غمی پنهون بود
تویه کوله اش چندتا گردو یه مشت کشمش داشت تویه چشماش دریای عشقو آرامش داشت
لباسش خاکی به پاش پوتین بود یه سرو آزاد برادر این بود
برادر کوهه برادر دریاست به قوله مادر همیشه با ماست
صدام را اعدام نکنید او را به حلبچه ببرید و بگذارید نفسهای عمیق بکشد
نفسهایی عمیق عمیق عمیق نفسهایی به عمقه گورهای دست جمعیه کردستان
صدام را اعدام نکنید او را به شلمچه بفرستید
و بگویید آن قدر گریه کند تا نخلهای سوخته ی خوزستان دوباره سبز شود
صدام را اعدام نکنید او را به مادرانی بسپارید که هنوز
با هر صدای زنگی گمان میکنند فرزندان مفقودشان به خانه برگشته اند
برادر وقتی برمیگشت تنش گل گون بود لباسه خاکی پاره اش به رنگه خون بود
تویه سینه اش جای قلبش یه مشت ترکش داشت تو چشماش باز دریای عشقو آرامش داشت
تویه تابوتش یه تک پوتین بود که اون جفتش تویه میدون مین بود
برادر کوهه برادر دریاست هنوزم با ماست هنوزم اینجاست
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music