بعد عمری بی وفایی
با رقیبان آشنایی
رفتی و دیدی که تنها
جز من افتاده از پا
در جهان یاری نداری
در شب تاریک غم ها
یار غمخواری نداری
ای دریغ از آن همه دلدادگی ها
سادگی ، افتادگی ، آزادگی ها
شد نصیب من از این بیگانگی ها
گریه ها ، هنگامه ها ، دیوانگی ها
رفتی و درهای غم را
بر من از هر سو گشودی
گر چه در دلدادگی
صد گونه ما را آزمودی
ساده دل من کز همه عالم به تو رو کرده بودم
با همه دیر آشنایی ها به تو خو کرده بودم
دل به عشقت بسته بودم
با غمت بنشسته بودم
مردم از این ناسپاسی
وای از این حق ناشناسی
مردم از این ناسپاسی
وای از این حق ناشناسی
اگر تو ز پا افتاده بودی
به دل شکنی دل داده بودی
دست این افتاده از پا می گرفتی ، می گرفتی
جای این نیرنگ ها رنگ تمنا می گرفتی ، می گرفتی
اگر تو ز پا افتاده بودی
به دل شکنی دل داده بودی
دست این افتاده از پا می گرفتی ، می گرفتی
جای این نیرنگ ها رنگ تمنا می گرفتی ، می گرفتی
ای دریغ از آن همه دلدادگی ها
سادگی ، افتادگی ، آزادگی ها
شد نصیب من از این بیگانگی ها
گریه ها ، هنگامه ها ، دیوانگی ها
رفتی و درهای غم را
بر من از هر سو گشودی
گر چه در دلدادگی
صد گونه ما را آزمودی
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music